وبلاگ دادکار

وبلاگ دادکار

آغاز فعالیت وبلاگ از سه‌شنبه 1 دی 1394.
وبلاگ دادکار

وبلاگ دادکار

آغاز فعالیت وبلاگ از سه‌شنبه 1 دی 1394.

تلقیح مصنوعی در قانون ایران

تلقیح مصنوعی در قانون ایران

مهوش فتحی

تلقیح در لغت به معنای باردار کردن ولقاح به معنای باردار شدن است و تلقیح مصنوعی در اصطلاح، عبارت است از اینکه زن را با وسایل مصنوعی و بدون این که نزدیکی صورت گیرد، آبستن کنند.(1)

انواع روش‌های تلقیح مصنوعی 

 
1.    
تلقیح مصنوعی داخل رحم (Intra Uterine Insemination)،
2.    
انتقال تخمک GIFT،
3.    
انتقال زایگوت (2)ZIFT،
4.    
باروری آزمایشگاهی انتقال رویان،
5.    IVF-Embryo Transition

انواع شیوه‌های تلقیح مصنوعی
در این بحث چند مورد را مى‏توان تصور نمود: اول، موردى که در آن نطفه زوج بر زوجه قانونى و مشروع تلقیح مى‏شود. دوم، موردى که در آن نطفه مرد بیگانه به زن اجنبى تزریق مى‏گردد. سوم، انتقال تخمک با استفاده از تخمک زن بیگانه. چهارم، در مورد اهدای زایگوت. پنجم، اهدای جنین. ششم، رحم اجاره‌ای.

تلقیح مصنوعی در قانون ایران
جمهوری اسلامی ایران با تدوین قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور قانونی را در پنج ماده (مصوب 13824/29) به تصویب رساند که تنها یک روش از روش‌های موجود را به تصریح تجویز کرده است. این قانون در مقایسه با قوانین مشابه در سایر کشورها به ویژه فرانسه، نواقص و کاستی‌های بسیاری را داراست. به علاوه این قانون خاص، هیچ‌گونه اشاره‌ای به اموری چون اهدای اسپرم، اهدای تخمک و رحم جایگزین، به عنوان دیگر فروض مطروحه در زمینه روش‌های مصنوعی باروری نکرده و تنها به پدیده اهدای جنین به عنوان یکی از مصادیق تلقیح مصنوعی و توابع و حواشی آن پرداخته است.

مورد اول
طفل ناشی از اسپرم و تخمک زوجین
در این شیوه،‌ ترکیب اسپرم شوهر و تخمک زن صورت می‌پذیرد، لکن این امـر به علت وجود امراض یا عیوبی از راه طبیعی و مجرای اصلی، ناممکن شده است. لذا‌ ترکیب در بیرون از مهبل در داخل دستگاه‌های پزشکی و آزمایشگاهی صورت می‌گیرد و در داخل مهبل یا رحم کاشته می‌شود و رحم آن را می‌پذیرد و رشد می‌دهد تا به صورت نوزادی درآید.

اگر تلقیح مصنوعى بوسیله تزریق نطفه شوهر به همسر قانونى او صورت گیرد، در مورد این مسئله در قانون ایران، حکمی مشاهده نمی‌شو؛. ولی با توجه به اصاله‌الاباحه می‌توانیم بگوئیم این عمل کاملاً مشروع و جایز است و در این خصوص هیچ‌گونه ابهامى وجود ندارد. لذا طفل مولود نیز مشروع و قانونى بوده و کلیه آثار طفل حاصل از نزدیکى طبیعى بین زن و شوهر بر چنین طفلى نیز مترتب مى‏گردد.

نسب طفل
نسب طفل ناشی از این تلقیح به پدر و مادر خود منتسب شده و همه آثار نسب قانونی و شرعی هم بر این طفل بار می‌شود. مواد مربوط به نسب در قانون مدنی که مواد 1158و 1159 هستند، نزدیکی و مواقعه را بیان کرده‌اند؛ چون راه طبیعی انعقاد نطفه، نزدیکی است وگرنه خصوصیتی در مواقعه و نزدیکی وجود ندارد که تنها معیار ایجاد نسب قانونی و شرعی باشد. در مورد این موضوع اکثر فقها و حقوق‌دانان معاصر آن را جایز می‌دانند و تنها عده کمی از فقها هستند که نظر به عدم جواز آن دارند.

از نظر حکم وضعی این مورد هم اکثر حقوق‌دانان و فقها نسب این طفل را صحیح دانسته و آن را به زوجین ملحق می‌دانند. البته با تأکید بر این نکته که در جریان این روز باید از کارها و اعمال خلاف ضوابط شرعی و عفت خانواده جلوگیری شود.

دکتر کاتوزیان معتقد است: در تلقیح مصنوعی رابطه زوجیت بین زن ومردی که پدر و مادر او محسوب می‌شوند، وجود دارد و طفل نیز از ‌ترکیب نطفه‌های این دو ایجاد شده است. پس باید وسیله امتزاج را از یاد برد و با تحقق این شرایط، نسب طفل را مشروع دانست.(3) در مورد انتساب طفل به مادر نیز جای‌تردید نمی‌ماند.(4)

دکتر امامی معتقد است: «طفل متولد از لقاح مصنوعی از منی شوهر، قانونی است و نزدیکی تأثیری در نسبت قانونی ندارد.»(5)

به نظر مى‏رسد که اصولاً طفل حاصل از تلقیح به مادر طبیعى خود نیز ملحق است، زیرا:
اولاً: طفل در رحم زن ملقوحه تکون یافته و رشد نموده و عرفا و لغتاً اطلاق مادر به او صحیح است.

ثانیاً: دلیل شرعى و قانونى مبنى بر عدم الحاق طفل به زن ملقوحه وجود ندارد؛ زیرا آنچه که نفى ولد مى‏کند به ولد زنا مختص است و طفل حاصل از تلقیح مصنوعى ولد زنا، محسوب نمى‏شود.

ثالثاً: عموم آیه شریفه «ان امهاتهم الاّ الّئى ولَدنهم»( سوره مجادله، آیه 2) دلالت دارد که طفلى که در رحم زن رشد مى‏نماید ملحق به مادرش مى‏بوده و زن مادر آن طفل محسوب مى‏شود. لذا طفل حاصل از لقاح مصنوعى به مادر طبیعى خود ملحق مى‏گردد و بین او و مادر و خویشاوندان مادرى او توارث بر قرار خواهد شد. برخى از فقها نیز چنین فتوى داده‏اند.(6)

ارث طفل
مورد اول
طبق ماده 861 قانون مدنی که می‌گوید «موجبات ارث دو امر است: نسب و سبب». نسب یکی از موارد تحقق توارث است و طفلی که نسب مشروع دارد، ارث از اقوام می‌برد و از او هم ارث برده می‌شود به شرط تحقق موجبات ارث. شرط وراثت در ماده 875 قانون مدنی ذکر شده و آن عبارت از این است که در حین فوت مورث، وارث زنده باشد و اگر حمل است، نطفه او حین الموت منعقد بوده و زنده هم متولد شود؛ اگر چه فوراً پس از تولد بمیرد.

در مورد تلقیح مصنوعی هم اگر اسپرم شوهر قبل از فوت با تخمک زن‌ترکیب و نطفه تشکیل شود، در این صورت اگر زنده هم متولد گردد، همچون فرزند حاصل از نزدیکی طبیعی ارث می‌برد؛ ولی اگر بعد از فوت شوهر نطفه تشکیل شود، در این صورت فرزند حاصل از لقاح مصنوعی از پدر خود ارث نخواهد برد.

نفقه طفل ناشی از تلقیح مصنوعی
طبق ماده 1196 قانون مدنی، فقط اقارب نسبی در خط عمودی اعم از صعودی یا نزولی ملزم به انفاق یکدیگرند. فرزند ناشی از تلقیح مصنوعی با اسپرم شوهر همچون فرزند ناشی از نزدیکی زن و شوهر شرایط داشتن حق نفقه را دارد.

در مورد سایر روابط مالی هم مثل هزینه آموزش و پرورش و حضانت و‌ تربیت کودک، این طفل همچون طفل ناشی از نزدیکی زوجین باید در این موارد هم تأمین شود و این هزینه‌ها در صورت حیات پدر بر عهده او و در صورت فوت پدر بر عهده جد پدری است.

مورد دوم
تزریق اسپرم مرد بیگانه
در این مورد میان حقوق‌دانان همچون فقهاء اختلاف نظر وجود دارد.

برخی از حقوق‌دانان معتقدند: تنها طفل ناشی از زنا نسب نامشروع داشته و بر مبنای آن نسب ناشی از تلقیح مصنوعی بین دو بیگانه را مشروع می‌دانند.(7)

دکتر کاتوزیان معتقد است: "پذیرفتن این نظر در حقوق کنونی امکان ندارد و باید از آن چشم پوشید... از نظر اخلاقی نیز رواج بچه‌دار شدن از طریق تلقیح مصنوعی، خانواده و تمام سنت‌های اخلاقی وابسته به آن را بیهوده می‌کند."(8)

در حقوق مدنى ایران نیز با ملاحظه اینکه تنها طفل حاصل از زنا به زانیه ملحق نمى‏شود ( ماده 1167 ق. م)، انتساب طفل حاصل از تلقیح مصنوعى به مادر طبیعى خود، منع قانونى ندارد.

مورد سوم
اهدای تخمک
درباره تلقیح اسپرم یک مرد با تخمک متعلق به زن بیگانه و همچنین وارد کردن آن به تخمک در صورت ناتوانی اسپرم، در نفوذ به داخل تخمک، مخالفت صریحی در میان متون فقهی وجود ندارد و تعدادی از فقها بر جواز آن نیزتصریح کرده‌اند. آیت‌الله خامنه‌ای و برخی دیگر از فقها مانند حضرات آیات یزدی و موسوی‌اردبیلی بر جواز آن نظر داده‌اند. براساس ماده یک قانون اهدای جنین، تمامی مراکز تخصصی ناباروری ذی‌صلاح مجاز خواهند بود با رعایت ضوابط شرعی و شرایط مندرج در آن قانون نسبت به انتقال جنین‌های حاصله از تلقیح خارج از رحم زوج‌های قانونی و شرعی و پس ازموافقت کتبی زوجین صاحب جنین به رحم زنانی که پس از ازدواج وانجام اقدامات پزشکی ناباروری آنها (هریک یا هردو) به اثبات رسیده اقدام نمایند، اما هنوز مقررات جامعی در این زمینه وجود ندارد.

مسئله وراثت و اینکه در مورد اهدای تخمک، طفل دقیقاً به صاحب نطفه ملحق می‌شود یا اهداکننده تخمک، همچنان مورد اختلاف است. مشکل دیگری که در این زمینه وجود دارد قیمت‌گذاری‌ بر روی این خدمات بهداشتی است. رفع این مشکل و تعیین تعرفه اهدای تخمک، نیازمند قانون جامعی در این زمینه است.

مورد چهارم
انتقال زایگوت
این روش تا حدودی مشابه IVF است با این تفاوت که پس از جمع‌آوری اسپرم و تخمک، عمل تزریق اسپرم به داخل تخمک در آزمایشگاه جنین‌شناسی انجام شده و زایگوت‌های (تخمک‌های لقاح‌یافته)حاصل به وسیله لاپاروسکوپی به لوله‌های رحمی زن منتقل می‌گردد. انتقال زایگوت‌ها می‌توا‌ند بلافاصله پس از انجام لقاح تا 24 ساعت انجام گیرد. در این مورد نیز مقررات خاصی پیش‌بینی نشده است که ضرورت دارد به آن پرداخته شود.

مورد پنجم
اهدای جنین: IVF
در این روش زوجین بیمار از جنین حاصل از اسپرم و تخمک زن و مرد دیگر که بینشان رابطه زوجیت باشد، در محیط آزمایشگاه استفاده کرده و جنین اهدایی به رحم زوجه منتقل می‌گردد.

بنابراین اهدای جنین یک شیوه درمان نازایی است که براساس آن اسپرم مرد و تخمک زن گرفته شده و در محیط آزمایشگاه در مجاورت یکدیگر قرار داده می‌شود تا پس از لقاح و تقسیمات اولیه و حداکثر تا چهار روز از زمان لقاح به رحم زن متقاضی منتقل گردد. در IVF پس از تشکیل زایگوت، در آزمایشگاه پرورش داده شده و 5-3 روز بعد در داخل رحم گذاشته می‌شود. ولی در انتقال زایگوت، جنین در مرحله زایگوت ظرف 24 ساعت در داخل لوله رحم قرار داده می‌شود.

ماده یک قانون نحوه اهدای جنین به زوجین مصوب 1382/4/29 مقرر می‌دارد:
به موجب این قانون کلیه مراکز تخصصی درمان ناباروری ذی‌صلاح مجاز خواهند بود با رعایت ضوابط شرعی و شرایط مندرج در این قانون، نسبت به انتقال جنین‌های حاصله از تلقیح خارج از رحم زوج‌های قانونی و شرعی پس از موافقت کتبی زوجین صاحب جنین به رحم زنانی که پس از ازدواج و انجام اقدامات پزشکی ناباروری آنها (هر یک به تنهایی یا هر دو ) به اثبات رسیده است، اقدام نمایند.

به موجب ماده ٢ این قانون تقاضای دریافت جنین اهدایی باید مشترکاً از طرف زن و شوهر تنظیم و تسلیم دادگاه شود و دادگاه، در صورت احراز شرایط ذیل مجوز دریافت جنین را صادر می‌کند:

الف- زوجین بنا به گواهی معتبر پزشکی، امکان بچه‌دار شدن نداشته و زوجه استعداد دریافت جنین را داشته باشد.
ب- زوجین دارای صلاحیت اخلاقی باشند.
ج- هیچ‌یک از زوجین محجور نباشند.
د هیچ‌یک از زوجین مبتلا به بیماری‌های صعب‌العلاج نباشند.
ه- هیچ‌یک از زوجین، معتاد به موادمخدر نباشند.
و- زوجین بایستی تابعیت جمهوری اسلامی ایران را داشته باشند.

بنابراین پذیرش اهدای جنین تنها ناظر به تلقیح خارج رحمی‌ گامت زن و شوهر اهداکننده‌ای است که میان آنان علقه زوجیت شرعی و قانونی وجود داشته باشد. به‌علاوه لازم است که زوجین اهداکننده، از سلامت متعارف جسمی ‌و روانی، و همچنین ضریب هوشی مناسب برخوردار باشند و در کنار مبتلا نبودن به بیماری‌های صعب‌العلاج، نظیر ایدز و هپاتیت، به موادمخدر و روان‌گردان نیز اعتیاد نداشته باشند. تکلیف احراز این شرایط در زوجین اهداکننده، بر عهده مراکز مجاز تخصصی درمان ناباروری است. همچنین زوجین اهداکننده باید اراده خود را نسبت به اهدای جنین به صورت کتبی ابراز کنند تا در خصوص رضایت و موافقت آنها با انجام این عمل ابهامی ‌وجود نداشته باشد.

بنا به پیشنهاد هیئت وزیران در جلسه مورخ ١٩/12/1383 وزارت‌خانه‌های مشترک (شماره ٦٩٧٧٣ مورخ ١٠/5/1383) بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دادگستری و به استناد ماده ٥ قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور مصوب ١٣٨٢ آئین‌نامه اجرایی آن را تصویب نمود.
 
منظور از اهدای جنین در قانون عبارتست از واگذاری داوطلبانه و رایگان یک یا چند جنین از زوج‌های واجد شرایط مقرر در قانون و آئین‌نامه قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور مصوب ١٣٨٢ به مراکز مجاز تخصصی درمان ناباروری برای انتقال به زو‌ج‌های متقاضی دارای شرایط مندرج در قانون.

بر طبق ماده ٢ آیین‌نامه‌، زوج‌های اهداکننده باید دارای شرایط زیر باشند:

الف) علقه و رابطه زوجیت قانونی و شرعی
ب) سلامت متعارف جسمی و روانی و ضریب هوشی مناسب (دربرخی موارد آئین‌نامه توسعه داده شده و از اصل قانون فراتر رفته است؛ اگر چه نکاتی که اضافه شده، مناسب بوده است، ولی با اصول و قواعد نگارش آئین‌نامه و تابعیت آن از متن اصلی، سازگار نیست.)
پ) نداشتن اعتیاد به مواد اعتیادآور و روان‌گردان
ت) مبتلا نبودن به بیماری‌های صعب‌العلاج نظیر ایدز، هپاتیت و...

تبصره: مراکز مجاز تخصصی درمان ناباروری مکلفند قبل از دریافت جنین از اهداکنندگان، وجود شرایط مذکور در این ماده را احراز نمایند.

ماده ٣ مقرر می‌دارد: اهدای جنین باید با موافقت و رضایت کتبی زوج‌های اهداکننده و در مراکز مجاز تخصصی درمان ناباروری، با احراز هویت آنان و به صورت کاملاً محرمانه انجام گیرد.

زوج‌های متقاضی جنین اهدایی باید واجد شرایط مقرر در ماده ٢ قانون باشند (از نظر شیوه قانون‌گذاری مناسب‌تر است که شرایط اهداکنندگان و گیرندگان جنین به علت یکسان بودن بیان «و زوج‌های متقاضی» هم‌زمان در ماده ٢ با اضافه کردن قید گردد، تا به این وسیله از اطاله کلام و ازدیاد مواد جلوگیری شود.)(ماده 4 آیین‌نامه)

رسیدگی به درخواست بررسی صلاحیت زوجین متقاضی در محاکم خانواده و دریافت جنین اهدایی در دادگاه صالح و خارج از نوبت و بدون رعایت تشریفات آئین دادرسی مدنی به عمل می‌آید. صدور حکم به رد درخواست و عدم تأیید صلاحیت زوجین قابل تجدیدنظر است.(ماده 5 آیین نامه)

اگرچه آئین‌نامه با تأخیر قابل توجهی پیشنهاد و نهایتاً به تصویب رسیده است، ولی با ورود به جزئیات بیشتر، موارد مبتلابه را تبیین نموده و تا حدود زیادی در زمینه اهدای جنین، مشکلات قانونی مرتفع شده است.

مورد ششم
رحم اجاره‌ای
در این روش جنین حاصل از سلول‌های جنسی زوجین در رحم زن ثالثی پرورش یافته و پس از وضع حمل به زوجین برگردانده می‌شود.

در نظام حقوقی ایران، قانونی در مورد رحم جایگزین و ماهیت آن به تصویب نرسیده است و برای تعیین وضعیت حقوقی چنین قراردادهایی باید از اصول حقوقی و قوانین مرتبط مانند قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور استفاده کرد.

موضوع این قرارداد عبارت است از تعهد مادر جانشین به حمل کودک به نفع زوجین متقاضی و تسلیم طفل به آنها. ممکن است این قرارداد در قبال عوض و دریافت وجه باشد یا می‌تواند بصورت غیرمعوض و مجانی و با انگیزه‌های انسانی برای مثال از جانب نزدیکان زوج نابارور صورت گیرد. مجموع خصوصیات فوق‌الذکر، این قرارداد را در زمره قراردادهای ماده 10 قانون مدنی که اصل آزادی اراده در عقود را بیان می‌دارد، قرار می‌دهد. این ماده بیان می‌دارد «قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده‌اند، در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد، نافذ است.» قانون‌گذار تاکنون مقررات صریحی مبنی بر ممنوعیت انعقاد قراردادهای رحم جایگزین مقرر نداشته است. بنابراین قراردادهایی که میان طرفین منعقد می‌گردد در صورت فراهم بودن شرایطی که ذکر کردیم، لازم‌الاتباع است.(9)

کاتوزیان با این استدلال که تن آدمی نمی‌تواند موضوع قرارداد واقع شود، با آن مخالفت نموده‌ و نهاد فرزندخواندگی را راه‌حل مناسب برای زوجین نابارور می‌دانند.(10)

نسب طفل ناشی از رحم اجاره‌ای
در حقیقت در اجاره رحم، اسپرم پدر با تخمک مادر در محیط آزمایشگاهی لقاح داده می‌شود و جنین حاصله در رحم زن دیگری که قابلیت بچه‌دار شدن را داشته باشد جایگزین می‌شود و نوزاد متولدشده ویژگی‌های ژنتیکی پدر و مادر خود را به ارث می‌برد و وظایف و تکالیف زوجین و طفل متولدشده از لحاظ نگهداری و ‌تربیت و نفقه و احترام، نظیر وظایف و تکالیف اولاد و پدر و مادر است‌.

ارث طفل ناشی از رحم اجاره‌ای
طبق ماده 861 قانون مدنی که می‌گوید «موجبات ارث دو امر است: نسب و سبب»، نسب یکی از موارد تحقق توارث است و طفلی که نسب مشروع دارد ارث می‌برد از اقوام و از اوهم ارث برده می‌شود به شرط تحقق موجبات ارث. شرط وراثت در ماده 875 قانون مدنی ذکر شده و آن عبارت از این است که در حین فوت مورث، وارث زنده باشد و اگر حمل است نطفه او حین‌الموت منعقد بوده و زنده هم متولد شود؛ اگرچه فوراً پس از تولد بمیرد. از آنجایی‌که طفل منتسب به زوجین اهداگیرنده است، از ایشان ارث هم می‌برد.

پی‌نوشت
1.    
منتهى الارب ـ تاج المصادر: لقاح (کَ. لقح.).
2.    
زایگوت: تک سلول اولیه که از لقاح اسپرم و تخمک شکل می‌گیرد.
3.    
کاتوزیان،ناصر،حقوق خانواه،1382،ص329.
4.    
همان،ص337.
5.    
امامی- حسن ، حقوق مدنی ، جلد پنجم، صفحات 184و185.
6.    
خویی ابوالقاسم.
7.    
حسن امامی،ج5 ص186 _سید حسین صفایی،خقوق خانواده،ج2،ش 91 و 92.
8.    
کاتوزیان،همان،ص337.
9.    
عرفانی،مائده،نگاهی به جنبه‌های قانونی رحم جایگزین.قابل دسترسی در وبسایت راه مقصود.
10.    
کاتوزیان،همان،ص337.

*
کارشناس‌ارشد حقوق

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد